مدرنیته چیست ؟ پست مدرن کدام است ؟ آیا پست مدرن به مثابه یک دوره تاریخی است که در پایان مدرنیته آشکار می شود ؟ اندیشمندان غربی از ظهور بحران در اندیشه مدرنیسم سخن می گویند آنها می گویند مبانی فکری که مدرنیته بر آن استوار است، سالها ست که دچار بحران شده و باید آن مبانی، جای خود را به باورهای تازه در اندیشه مردم بدهد. چرا این گونه شد؟ آنها این رویکرد انتقادی تازه را پست مدرنیسم می خوانند. آیا پست مدرن، تشکیک در موضوع، مبادی و مسائل مدرنیته است؟
پست مدرن یک دوره تاریخی بعداز مدرنیته نیست بلکه مرحله پایانی و بحرانی مدرنیته است. پست مدرن مرحله ای از مدرنیته است که در آن از« ماهیت مدرنیته پرسش می شود» پیداست که طرح چنین پرسشی به معنی سست شدن اعتقادی است که از قرن هجدهم میلادی نسبت به مدرنیته پیدا شده بود. عمق فاجعه ای که رخ داده آنقدر زیاد است که بشر را ناگزیر از «تدابیر تاخیری»، اما غیر اساسی نموده است. خصلت این بریدگی ها این است که در کلیت خود، از قضاوت و داوری افکار عمومی، مستور و مخفی است و این از آن رو است که توده های مردم نوعا نمی توانند به کنه و ماهیت پدیدارها دسترسی داشته باشند. اندیشمندان به این نتیجه رسیده اند که اندیشه ای که به این وضعیت منتهی شده، از بنیادی مدرنیته گرا برخوردار بوده است. از دیدگاه این اندیشمندان (که پست مدرن خوانده می شوند)، این بحران ها را نمی شود از میان برداشت، مگر آن که اندیشه مدرنیسم جای خود را به پست مدرن بدهد.
پی نوشت1: البته این طور نیست که اندیشه پست مدرن، سخن جامع و حرف آخر باشد و حتی شاید بتوان در شماری از رهیافت های آن، تنش هایی را از هم اکنون مشاهده نمود، با این حال تردیدی نیست که از برخی جنبه ها، این تفکر نسبت به مدرنیسم، یک گام بلند به جلو تلقی می گردد
پی نوشت2: و اما در کشورهای در حال توسعه می بینیم که برخی از روشنفکران مدرن گرا بیش از آنکه مدرنیسم و بحران آن را بشناسد، شیفته آن شده اند
پی نوشت3: پست مدرن از نگرش های تازه ای سخن می گوید که با واقعبت های دنیای ما- مخصوصا شرقی ها- انطباق نزدیکتری دارد، آن وقت معلوم نیست چرا برخی از روشنفکران، درجه شیفتگی شان به مدرنیسم تا به آنجا ست که دوست دارند یک پله از دنیا عقب باشند و مردم را به راهی رهنمون کردند که به هر حال، تاریخ مصرفش به سر رسیده است. آیا وقت آن نرسیده است که «شناخت» را جایگزین «شیفتگی» نماییم؟