فروغ چشمهای پدر !چقدر دوست داشتنی است عطر مهربانی همیشگی ات !
تو از عشق زاده شدی و به عشق پیوسته ای . تو از تبار آیه های کوثری ، بانوی کرامت !
این قلب های ملتهب ماست که از همه جا رانده ، به سمت کرامت تو روان است .
راستی ، تو چقدر بوی عصمت می دهی !
و من برای تو می نویسم ؛ که همه ابرها بارانی تواند . تو که کبوترهای بی شماری را مهمان حرمت خواهی کرد ... گرمم کن ؛ که من از همه زمستانها سردترم و تنها خورشید تو می تواند جانم را گرم کند ...
بانو ! آمدنت ، مرهمی است بر دل های خسته ... آمدنت ،یک اتفاق شیرین است در تکرر روزهای خسته زمین ...
میلاد نور دیده رضا ، کعبه دلها ، حضرت معصومه سلام الله علیها خجسته باد !
نویسنده » کوثر » ساعت 10:1 عصر روز شنبه 87 آبان 11