سلام عليكم
يك مداحي بود به نام علامه. خدا رحمتش كند. كتاب خاطراتش چاپ شده است. نوشته در كربلا طلبه اي در داخل حرم حجره اي گرفت. طلبه قبلي كه آن جا ساكن بود گفته بود اين جا مثل اين كه روح دارد و شب ها صداي گريه خانمي مي آيد. طلبه تازه گفته عيبي ندارد. خلاصه شبي گذشته بود و اين دل به دريا زده بود ببيند چه خبر است. ديده بود خانم مجلله اي آمد و و در محلي نشست و شروع كرد به گريستن. سوال شد برايش كه كيست اين زن؟ به او فهماندند اين ليلا است مادر علي اكبر. و اين حجره محل افتادن علي اكبر از اسب است. و ليلا تا قيامت بر محل افتادن علي اكبر از اسب حاضر مي شود و گريه مي كند و البته چشم دل مي خواهد كه ناديدني ها را ببيند. التماس دعا