سلام ... خواهر آسمانگرد... آبي نشين لاجوردي...
آره اين روزها براي اين در گذره كه بدونيم همه در گذريم... همه راهسپاريم... رو به راهيم.. پا به راهيم ... په به ركابيم...
خواهي يا نخواهي...
بعضي روزها زنگ جرس به گوشمان مي نوازند تا به خودمان بياييم كه روي ركاب خوابمان نبرد... كوله مان جا نماند...
اميدوارم آرزوهايت روز به روز كمتر و كمتر شوند و اميدت روز به روز از ديگران كوتاه تر و كوتاه تر گردد... اميدوارم قلب پاكت به اميد به خدا فقط و فقط متبرك شود كه آنگاه همه چيز داري ... هم چيز...
اميدوارم از سربازاني باشي كه مدرنيته شيطاني به رو كني و پرده از كثافتيشان برداري... اميدوارم همه خيرها و نيكويي ها در زندگي ات مثل باران ببارد... اميدوارم هميشه خيس لطف و رحمت حق باشي و بداني همه لطف ها از اوست...
اميدوارم تولد دومت روشن ترين روز و نزديك ترين روزت باشد...آ
آمين