طرحي از يک زن مسلمان ايراني در برزخ سنت و مدرنيته ...
اين گذار تو اين بستر مشترک صورت مي گيره ؟
آيا هويت انسان اول از سنت جداست ؟
و هر موقع اراده کرد يکي را به جاي ديگري انتخاب کند ؟
آيا مدرنيته هم وقتي مستقر مي شود نيز خود تبديل به يک سنت نمي شود ؟ ؟؟!!!!
انسان همان سنت است و انسان همان مدرنيته است ...
آگر با هريک باشيم از ديگري جدا هستيم .
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
سلام... چند تا سوال داشتم در ادامه مطلبتان. مي خوام بپرسم كه آيا الزاما تضاد و تناقضات امروز مثلا براي زن مسلمان، تضاد سنت و مدرنيته است؟
سوال بعدي... اين تضاد آيا فقط براي زن مسلمان روي مي دهد؟ و اگر خير تفاوت آن با مرد مسلمان چيست ؟
سوال بعدي... چرا الزما سنت به مثابه اسلام در نظر گرفتيد؟ من نمي توانم قبول كنم كه سنت مساوي اسلام است. و دليلم هم تكيه بر حديث متواتر دين مبين در آخر الزمان است.
سوال بعدي... چرا تضاد سنت و مدرنيته در جامعه ما به درازا كشيده است حال اينكه در بقيه كشورهاي در حال توسعه كه مدرنيته همزمان وارد آنها شده است ساده تر و سريعتر حل شده است؟
نسبت جمهوري اسلامي و انقلاب اسلامي با اين موضوع چيست؟
نسبت جماح هاي مختلف سياسي كشور با سنت و مدرنيته چيست؟ و ميزان پايندي آنها به ولايت فقيه با جوابشان به سنت و مدرنيته ارتباطي هست يا نه؟
از جمع ناپذيري سنت با مدرنيته نفهميدم چه نتيجه اي مي خواهيد بگيريد ولي نتايج خوبي مي شود ازش اخذ كرد. مثلا اينكه راه حق و باطل از هم جداست. ولي در موقع مطالعه تضاد سنت و مدرنيته هميشه اين شك برم مي دارد كه نكند سنت و مدرنيته دعوايش همچون دعواي كمونيسم و سرمايه داري باشد؟ يعني سر و ته يه كرباس؟!!!!
شايد به جاي باقي ماندن توي سنت،دنبال دين مبين گشت...
مستدام و با داوم باد جستجو و عطشتان