اين ما قبرستان نشينان عادات سخيف رو اونقدر تكرار كردم تو اين چند سال كه حالم از همه چي به هم خورده .... ولي نمي دونم يه تفاوت اساسي داره كه مطلبي رو بگي با اينكه به مطلبي برسي...
مثل اويس و هزار مسلمان نامسلمان نزد پيامبر!!!
ولي يه جورايي فكر ميكنم كه اون جملاتي كه انتخابشون كردم همون دستايي هستن كه آويني بهش چنگ زده و از منجلاب بيرون اومده...
الان هم فرصت ماست... راه باز جاده دراز... مرد ميخواد و شيرزن كه دل به جبهه امروز بزنه ... عمل به وظايف، نوحه در فراق، گوش سپرن به نداي فطرت و از اين دست چيزا..............
انگار با اين آقا مرتضي رابطه خوبي دارين ها؟!
نمي دونم بعضي ها هم اينطورن يا نه؟ كاشكي باشن